پروانه درخشان امید

به قول هایده : خسته تر از خسته ام همین چند تا کلمه من این روزها رو کامل توصیف میکنه☺ پروانه درخشان امید...

سه شنبه هجدهم آذر ۱۳۹۹ | 13:39 | mad angel  | 

پروانه درخشان امید...

می خوام یه فیلمنامه بنویسم البته بعد از کنکورم . امیدوارم خوب در بیاد :) پروانه درخشان امید...

نمی دونم از چی و از کجا شروع کنم ... تو ذهنم فقط سعی دارم  خاطرات و اتفاق های این هشت ماه رو مرور کنم اما تنها چیزی که میبینم تاریکی مطلق و تظاهر به خوشبخت بودنه البته بین این صفحه سیاه روزنه های کوچی پروانه درخشان امید...ادامه مطلب

بعد هفت ماه بالاخره سعی کردم پسورد وبلاگم رو به یاد بیارم و چند تا کلمه سرد و بی روح رو که حاکی از قلب خسته منه رو این سنگ سخت بیارم.  کاش جادویی اختراع میشد که حروفی رو که تو قلبم میگذره تایپ کنه نه پروانه درخشان امید...ادامه مطلب

با کمال احترام به جلیقه زردای فرانسوی باید بهشون متذکر شم که لطفا خیابونایی که قراره باهاشون خاطره سازی کنم رو به آتیش نکشین یا حداقل با شانزلیزه من کاری نداشته باشید :|  

با تشکر  دختری که دفتر کار آینده اش در شانزلیزه است :")

پروانه درخشان امید...

یکی از فانتزیام اینه که ستاره ی فیلمای موزیکال بشم . 

با فرضشم به وجد میام وقتی به این فکر میکنم که قراره تو خیابونای هالیوود قدم بزنم و بلند بلند آواز بخونم . موسیقی تنها جاییکه میتونی شادیت رو با دیگران تقسیم کنی و ناراحتی هات رو فریاد بزنی ... 

پ.ن : من حتما هالیوود میرم و اگه نرفتم رو سنگ قبرم ستاره ای که میخوان بهم بدن رو حکاکی کنید T_T

 

پروانه درخشان امید...

دوستان مسابقه رنگی رنگی شرکت کردم :))) یه حسی از ته قلبم به من میگه که برنده میشم و یه حسی از قسمت منطق مغزم به من میگه : عکس بقیه بهتر از عکس توعه :|||  فعلا تا فردا ببینم چی میشه لطفا برام دعا کنین . ( میدونم دعا نکردین )  این هشتگ هایی رو که بهتون معرفی می کنم هشتگ ها ی جالبی هستن . خودم که ازشون استفاده میکنم :)) #کتاب_خوان         #کتاب_بخونیم  #کتابدوست  #کتابخوانی کتابای جوجو مویز خیلی جالبن ... من خودم " دختری که رهایش کردی " " یک بعلاوه یک " " من پیش از تو "  " ماه عسل در پاریس " رو بیشتر می پسندم  . البته این کتابا در لیست کتاب هایی که میخوام بخونم قرار دارن . کتابای چارلز دیکنز هم که حرف ندارن . خودم الیور توییست ، سرود کریسمس ، نیکلاس نیکلبی  رو خوندم . باز بعدا درباره ی هر کدوم از اینا پست جداگونه میزارم فعلا میخوام درباره ی دختری که رهایش کردی پست بزارم :)))) پروانه درخشان امید...ادامه مطلب

خب خب خب برین کنار شاخ وارد می شود :||| من بعد از یک ماه برگشتم :|| به این نتیجه رسیدم که من تو دوران مدرسه فعال ترم ... تو تابستون اصلا نمیدونم وقتم چیجوری داره میگذره ، با این که هیچ کاری نمیکنم ولی بازم وقت ندارم :||  چه اتفاق هایی که تو این یه ماه نیفتاد . با این که اهل کتاب بودم ولی تا حالا شهر کتاب نرفته بودم . ولی خب این مشکل شهر کتاب نرفتنم به به کمک سه تا از دوستانم حل شد . واقعا خوب بود البته همه جاش به جز قسمت بستنی فروشی و سر خردنم با کفش ال استار و پل هوایی  ( منظورم از پل هوایی رو فقط شارمین میتونه متوجه شه :|| ) خیلی وقته کتابخونه نرفتم. خب اخرین باری که رفتم گفتن که تا دو ماه دیگه وضعمون خرابه ..  فعلا دارم کتابای همچون ستارگان و هری پاتر رو میخونم . کتاب همچون ستارگان هم که حرف نداره . البته هنوز کامل نخوندم ... کتاب " دختر ستاره ای " رو هم خوندم . بسی زیبا بود . فقط سانسوراش خیلی خنده دار بود :||| کارنامه زبان رو هم گرفتم و از 100 ، 95 شدم . من نمیفهمم چرا زبان همش کم می شم احتمالا توسط هری پاتر طلسم شدم ( من دیگه دلیل منطقی تر از این پیدا نکردم :||) و البته اینم باید بگم که فعلا سرم با فنفیک خوندن مشغوله البته از اون خوباش :))  از تجربه های جدیدم تو این یه ماه میشه با  لوبیا پلو خوردن با سس گوجه فرنگی تند اشاره کرد . پروانه درخشان امید...ادامه مطلب

من حتما باید یه دستگاه کنترل بغض و احساسات برای خودم بخرم و موقع کتاب خوندن به خودم وصلش کنم :) فکر کنم ایده ی خوبی برای جلوگیری از گریه کردن باشه  ! امروز کتاب the fault of our stars رو دیدم و تنها کاری که تونستم بعدش انجام بدم ، این بود که برم پشت بوم و گریه کنم . ( کاری که همیشه بعد از فیلم دیدن یا کتاب خوندن میکنم ! )  حالا که دارم فکر می کنم چقد خوبه هر دختری یکی مثل استار بوی و آگستوس پروانه درخشان امید...ادامه مطلب